بررسی تاریخنگاری در پرتو دیگر رشتههای علوم یکی از موضوعات مهم حوزههای میانرشتهای و چند رشتهای است. آموختن نحوه نگارش این دست آثار درگرو توجه به کارهای انجام شده توسط محققان برجسته و نقد و بررسی آنها به طور جدی است. دو رشته تاریخ و ادبیات که همواره پیوندی ناگسستنی داشته اند در کتاب «تاریخنگاری فارسی» شیوههای تحقیق خود را به میدان می آورند تا از دریچه هایی متفاوتتر به موضوع تاریخنگاری بنگرند.
تاریخ ادبیات فارسی اثر پژوهشی درباره سرگذشت ادبی فارسیزبانان از عهد باستان تا زمان حال است که به اهتمام جمعی از ایرانشناسان سراسر جهان به انگلیسی نوشته و از سوی بنیاد میراث ایرانی، وابسته به دانشگاه کملبیا در نیویورک منتشر میشود (کیوانی، 1391، 55). جلد دهم کتاب با عنوان «تاریخنگاری فارسی» زیر نظر دکتر چارلز ملویل در سال 2012 به چاپ رسیده است. این کتاب در 680 صفحه شامل یک پیشگفتار از دکتر احسان یارشاطر سر ویراستار پروژه عظیم «تاریخ ادبیات فارسی»، مقدمهای از چارلز ملویل ویراستار جلد دهم کتاب و 12 فصل است که توسط محققان برجسته تاریخ به نگارش درآمده است. در پایان، کتابنامه و نمایه مفصل نیز اضافه شده است. «تاریخنگاری فارسی» بر اساس مطالعات میانرشتهای مبتنی بر تاریخ و ادبیات نگاشته شده است. دکتر یارشاطر با تاکید بر پیوند دو رشته تاریخ و ادبیات، در پیشگفتار خود بر کتاب مینویسد: «مفاهیم ادبی و تاریخی در چند دهه گذشته موضوع بحثهای بسیار بوده است. ارتباط و پیوند این دو رشته شیوههای جدیدی برای مطالعه گشوده است» (مقدمه، 12).
ملویل در مقدمه خود ادبیات تاریخی را «پنجرهای میداند گشوده به جنبههای مختلف زندگی فکری ایرانی. از این پنجره میتوان نه تنها به رخدادهای زندگی که به ذهنیت و انتظارات مردم، نحوه انتقال دانش و نقش سیاسی واجتماعی تاریخ در فرهنگ فارسی نگاهی انداخت» (مقدمه، 38).
فصل اول: با عنوان «تاریخ به عنوان ادبیات» به قلم جولی اسکات میثمی به بررسی آثار تاریخی عصر سامانی تا پایان سلجوقی از جمله شاهنامه، ترجمه ابوعلی بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ سیستان، زینالاخبار، تاریخ بیهقی، فارسنامه ابنبلخی، مجمل التواریخ و تاریخ بیهق میپردازد. میثمی بر ادبی بودن سرشت تاریخهای فارسی تاکید میکند.
آثار تاریخی در ایران از طلوع ادبیات فارسی در قرن دهم تا پایان عصر پهلوی در فصلهای سوم تا هشتم کتاب بررسی میشود که عبارتند از:
فصل سوم: «ظهور و گسترش تاریخنگاری فارسی» از التون دانیل
فصل چهارم: «ادوار مغول و تیمور» نوشته چارلز ملویل
فصل پنجم: «تاریخنگاری صفوی» از شعله کوئین و ملویل
فصل ششم: «تاریخنگاری در قرن 18 و 19» تالیف ارنست تاکر
فصل هفتم: «افسانه، مشروعیت و ساختن تاریخ ملی در تاریخنگاری ایران عصر قاجار» نوشته عباس امانت
فصل هشتم: «تاریخنگاری در عصر پهلوی» تالیف فخرالدین عظیمی.
این فصلها به تداوم شکل، ساختار و زبان ادبیات تاریخی در طی چندین قرن میپردازد.
فصل نه تا دوازده به تاریخنگاری فارسی در کشورها و مناطق همسایه توجه دارد. این مناطق که عثمانی، آسیای مرکزی، افغانستان و هند را شامل میشود، بخشی از قلمرو فرهنگی فارسی در دورههای مختلف بویژه از قرن 16 به بعد است. این فصول عبارتند از:
فصل نهم: «تاریخنگاری فارسی در عصر عثمانی (1400-1600) از سارا نور ییلدیز
فصل دهم: «تاریخنگاری در آسیای مرکزی از قرن شانزدم» از آر. دی. مکچسنی
فصل یازدهم: «تاریخنگاری در افغانستان» به قلم مکچسنی
فصل دوازدهم: «تاریخنگاری هند و ایرانی» از استیفن اف. دیل.
نویسندگان این فصول در عین پابندی به حوزههای تاریخی و جغرافیایی مشخص شده، در انتخاب نوع دیدگاه آزاد هستند. همان طور که ملویل در مقدمه عنوان می کند: «از نویسندگان خواسته شد با توجه به تاریخنگاری به موضوعات مختلف نگاه کنند» (مقدمه، 38). در این مقالات به ژانر، سبک و زبان، محتوای اثر، حمایت از نگارش اثر، مخاطب، نویسنده، تئوری تاریخ، هدف از نگارش و کاربرد منابع، سازماندهی محتوای اثر، حوزه مورد بررسی و تاثیر این کار بر مورخان بعدی پرداخته میشود (مقدمه، 38).
پیشه مورخان
فصل دوم با عنوان «پیشه مورخان» یکی از غنیترین فصلهای کتاب است. ملویل در این بخش با توجه به پیشه مورخان در عصر میانه به بررسی موضوع تاریخنگاری میپردازد: «یکی از اهداف مهم استفاده از شیوههای ادبی در بررسی آثار تاریخی یافتن اطلاعات بیشتر در مورد نویسندگان آثار است». مورخان دوره گذشته حتی سرآمدترین آنها به معنی امروزی مورخان حرفهای نبودند. آنها عموما در امور دولتی و در ردههای مختلف خدمت می کردند: مقامات اجرایی مثل بلعمی، عطاملک جوینی، رشیدالدین فضلالله؛ حسابدار و مستوفی مثل وصاف الحضره شیرازی، حمدالله مستوفی، آقسرایی و سیاقی؛ دبیر و منشی مثل معین الدین اسفزاری، بوداق {بیگ منشی}، قزوینی، اسکندر بیگ ترکمان و یا مقامات حاضر در دربارهای ایالتی و مرکزی مثل ابوالفضل بیهقی یا فضلی بیگ خوزانی اصفهانی. برخی از این مورخان نیز در امور مذهبی و حتی نجوم مشغول بودند» (57).
آنچه در مورد تمام مورخان مشترک است دسترسی آنها به منابع مختلف اعم از منابع شفاهی و اسناد و مدارک آرشیوی است. آنها پیشینه تحصیلی مشابه داشتند و در علوم دینی، دانش شعری و ادبی، نحوه نامهنگاری و فن مکاتبات تبحر لازم داشتند (57-58). مورخان و وقایع نگاران دوره میانه بدون استثنا از اندیشمندان و نویسندگان نخبه بودند که به خاطر مهارتهای زبانی و دانش فرهنگی چون چراغ روشنی در میان جمع وسیعی از مردم بیسواد میدرخشیدند (64).
فصل دوم همچنین به ابعاد ادبی و زیباشناسانه اثار تاریخی و وقایع نگارانه می پردازد که از جمله این موضوعات می توان به نحوه کاربرد زبان، چگونگی استفاده از زبان به شکل آموزشی و سرگرم کننده، پایبندی اثر به پیشینه ادبی، ارزشهای منحصر به فرد و مبتکرانه کار و رابطه نویسنده با اثر وی اشاره کرد (56). در برخی از آثار مرز تاریخ و ادبیات آنقدر نامشخص است که به واقع نمیتوان این آثار را جزو تاریخ یا ادبیات صرف قرار داد که از جمله آنها میتوان به راحه الصدور راوندی یا ترجمه جرفادقانی از کتاب عتبی اشاره کرد (62). توجه به جنبههای ادبی و زبانی گاه مورخان را از پرداختن به محتوا غافل کرده است.
مریم کمالی
حبیب حاجی حیدری
کیوانی، مجدالدین، نشر جلد دهم از تاریخ ادبیات فارسی، دوره دوم، سال ششم، شماره سوم و چهارم، مرداد-آبانماه 1391، 55-64.
Melville, Charles (2012). Persian Historiography,(a History of Persian Literature, X), General Editor Ehsan Yarshater, London, New York: I.B Tauris.