کتاب «آتش، ستاره و صلیب، اقلیتهای مذهبی در ایران عصر میانه و پیشامدرن» که توسط آپتین خانباغی نگاشته شده و توسط نشر تاریس انتشار یافته است، به بررسی وضعیت اقلیتهای دینی در تاریخ ایران میپردازد.
این کتاب که توسط پژوهشکده تاریخ اسلام در دست ترجمه و انتشار است به بررسی دقیق دستاوردهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی گروههای مذهبی میپردازد که در تمام طول تاریخ ایران سعی در حفظ موجودیت خود داشتند. در این کتاب به بررسی تاریخ اقلیتهای مذهبی زرتشتی، یهودی و مسیحی در دوره ساسانی و ایران پس از اسلام تا حمله افغانها و پایان عصر صفوی میپردازد تا تاریخ تحولات و تغییراتی را که این اقلیتها به لحاظ شرکت در جریانهای فرهنگی، اقتصادی و فرهنگی داشتهاند از نظر بگذراند.
کتاب با نثری شیوا و با محتوایی تحلیلی در بخشهای زیر تنظیم شده است:
مقدمه
فصل اول: اقلیت های مذهبی در دوره ساسانی: جایگاه فرهنگی یهودیان و مسیحیان در ایران
فصل دوم: ایران تحت حاکمیت آیینی متفاوت: تسلط اسلام بر زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان
فصل سوم: امید تازه و فریبی تلخ: اقلیتهای ایرانی در عصر حاکمیت مغول (1256-1336)
فصل چهارم: از مغول تا صفوی: نگاهی کوتاه به ایران در زمان تیمور و آق قویونلوها
فصل پنجم: دوره صفوی
بخش اول: اقلیت ها در دوره صفوی: موفقیت اقتصادی و چالش اجتماعی
بخش دوم: اقلیت های فرهنگی در ایران عصر صفوی
سخن آخر
خانباغی در این کتاب برخلاف مجموعه کارهای گذشته که به محدودیتهای اجتماعی اقلیتها میپردازد، به طور ویژه به دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان میپردازد (ص. 1). زرتشتیان در دوره ساسانی اکثریت ایران را تشکیل میدادند ولی با حمله اعراب در طی چند قرن به اقلیت مذهبی تبدیل شدند. این در حالی بود که این اقلیتها نقشی موثر در امور علمی، دیوانسالاری و اقتصادی حکومتهای مختلف مستقر در ایران بازی کردند.
مغولان که در قرن 7 هجری بر ایران تسلط یافتند، از مسیحیان و یهودیان در امور اداری و دیوانسالاری استفاده کردند. تسامح مذهبی مغولان زمینه حضور اقلیتها در ساختار قدرت را فراهم میکرد. گرچه به تدریج با اسلام آوردن مغولان و نفوذ مسلمانان در دربار مغول، از حضور اقلیتهای مذهبی در امور دیوانی کاسته شد (ص 4).
خانباغی پس از بررسی منسجم نقش هر یک از این اقلیتها در امور مختلف کتاب خود را با این عبارات به پایان میرساند: «تجربه آن دسته از اقلیتها که هنوز موجودیت خود را حفظ کردهاند را تنها نمیتوان به سختی و دشواریها محدود کرد؛ در غیر این صورت این اقلیتها امکان تداوم حیات نداشتند. علایق شدید آنها به مذهب خود و توان آنها در سازگاری با شرایط در حین حفظ ماهیت اصلی خویش، به آنها موقعیت ممتازی در جامعه میبخشید. آنها در کنار حفظ سنتهای گذشتگان خویش، فرهنگ اکثریتی که در میان ایشان زندگی میکردند را آموختند. حساسیتهای فرهنگی آنها باعث شد نسبت به پذیرش اقوام دیگر بازتر عمل کرده و مانند پلی میان فرهنگهای مختلف عباشند. بیتردید اقلیتهای مذهبی باعث غنای جوامع خود شده و بویژه اثرات انکار ناپذیری بر تاریخ ایران داشتهاند.
مریم کمالی
Khanbaghi, Aptin (2006). The Fire, the Star and the Cross, minority Religions in medieval and early modern Iran, New York: I.B. Tauris.